๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
جمعه 6 خرداد 1390برچسب:, :: 1:30 :: نويسنده : vahid
بی قرار بی قرارم به خدا دیگر اشکی ندارم و دیگر از غم انتظار نایی ندارم. و به جز ناله و غصه کاری ندارم. خورشید از پشت کوه ها بیرون آید. خوشبختی دنیا نصیبم شود. فرا رسد و دیگر هیچ غمی در دلم نباشد. بی قرارم به خدا دیگر راهی ندارم. باید اسیر این عشق پر از تنهایی بود! درد دوری در قلبم باشد و نه درد عاشقی. ترانه عاشقانه یارم را برایش زمزمه میکردم. مهربانم.. باید تو نیز منتظر بمانی. و دیگر از صبر و حوصله خسته شده ای و بیقرار تر از منی پس به پایان راه بیندیش که بدون شک پایان راه زیباست، پایان راه همان به هم رسیدن ماست. قفس زندگی اسیر است و انتظار پرواز در آسمان آبی را می کشد. تنگ اسیر است و منتظر روزی است که در دریای آبی وجودش شناور شود. باشم که انتظار میکشد گل شود و بعد از آنکه گل شد یا پر پر شود و یا از شاخه اش چیده شود. باشم، دوست دارم بعد از این انتظار سلطان بی چون و چرای سرزمین عشاق باشم. به امید سفر به سوی سرزمین خوشبختی ها منتظر می مانم چونکه دوستت دارم ای یاور همیشه مومن. |
درباره وبلاگ ![]() نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
نويسندگان ![]()
![]() |
|||||||||||||||